جدول جو
جدول جو

معنی رد زدن - جستجوی لغت در جدول جو

رد زدن
رد جستن، نشان و اثر کسی یا چیزی را جستجو کردن
تصویری از رد زدن
تصویر رد زدن
فرهنگ فارسی عمید
رد زدن
(تَ فُ تَ)
رد پای کسی را گرفتن، نشان به جایی بردن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
رد زدن
نشان به جایی بردن، چشپر کسی را گرفتن رد پای کسی را گرفتن، نشان به جایی بردن
فرهنگ لغت هوشیار
رد زدن
((رَ. زَ دَ))
رد پای کسی را گرفتن
تصویری از رد زدن
تصویر رد زدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رج زدن
تصویر رج زدن
در سینما، اصطلاح `رج زدن` به معنای حرکت سریع و ناگهانی یک شخص یا شخصیت در صحنه استفاده می شود. این حرکت معمولاً برای ایجاد تنش، اکشن، یا افزایش جذابیت و تنوع در صحنه ها به کار می رود. این اصطلاح می تواند در موارد زیر در سینما به کار برود:
1. صحنه های اکشن : در فیلم های اکشن، شخصیت ها ممکن است به طور ناگهانی رج زده و به سرعت به جایی دیگر حرکت کنند، مانند فرار از خطر یا مواجهه با حمله ای ناگهانی.
2. تعقیب و گریز : در صحنه هایی که شخصیت ها در تعقیب یا فرار هستند، رج زدن به کمک آنها می آید تا از موقعیت خود دور شوند یا به دنبال فراری گشته بروند.
3. درام و تنش : در صحنه های دراماتیک، رج زدن ممکن است برای افزایش تنش و ترس در بین تماشاگران استفاده شود، مثلاً در صحنه های تعقیب و اجتماعی.
4. کمدی و شوخی : در فیلم ها و سریال های کمدی، رج زدن می تواند برای ایجاد خنده و جلب توجه به موقعیت های طنزآمیز استفاده شود، مانند شخصیتی که از یک موقعیت خنده دار فرار می کند.
مثال های استفاده از `رج زدن` در صحنه های سینمایی:
- صحنه اکشن : در یک فیلم اکشن، شخصیت اصلی در حال دویدن در خیابان های شلوغ شهر است. ناگهان یک ماشین از گوشه ای برای برخورد با او ظاهر می شود، و او به سرعت رج می زند و از مسیر آن فرار می کند.
- صحنه تعقیب و گریز : دو شخصیت در یک موقعیت تعقیب و گریز قرار دارند. یکی از آنها به سرعت رج می زند و از یک پل انتظارهای او می رود تا از دنباله ها دور بماند.
- صحنه دراماتیک : در یک درام فیلم، شخصیتی که به طور ناگهانی با شرایط ناخوشایندی مواجه می شود، به سرعت رج می زند تا از موقعیت خطرناک فرار کند.
- صحنه کمدی : در یک سریال کمدی، شخصیت اصلی درگیر یک موقعیت خنده دار می شود و به سرعت رج می زند تا از دام خنده داری که در آن افتاده، فرار کند.
به طور کلی، استفاده از اصطلاح `رج زدن` در سینما برای ایجاد تحولات ناگهانی، افزایش تنش و همچنین برای جذب توجه و ایجاد اثرات مختلف در مخاطبان بسیار مفید است.
علامت‌گذاری صحنه‌های خاص. با توجه به پرهزینه بودن وسایل مختلف به‌کاررفته در ساخت فیلم، از تجهیزات فیلم‌برداری گرفته تا وسایل صحنه و به ویژه اجاره بهای مکان‌ها، دستیار کارگردان مجموعه نماهای مثلاً مربوط به یک هتل یا خانه یا موقعیت دیگر را - که در کل فیلم‌نامه پراکنده شده - بر اساس خط داستانی فیلم‌نامه کنار هم، ردیف کرده و آن را برای کارگردان مشخص می‌کند. همچنین چون برخی بازیگرها به دلایل حرفه‌ای یا به هر دلیل دیگر باید زودتر پروژه را ترک کنند، تمام نماهای مربوط به آن‌ها رج زده می‌شود. پس از رج زدن، با یک برنامه‌ریزی دقیق روزانه، فیلم‌برداری به سرعت انجام می‌شود وهزینه‌ها کاهش می‌یابد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از رود زدن
تصویر رود زدن
ساز زدن، ساز نواختن، نواختن ساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
گذشتن، عبور کردن
پذیرفته نشدن، رفوزه شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رگ زدن
تصویر رگ زدن
سوراخ کردن ورید با نشتر برای کم کردن مقداری از خون بدن، رگ گشادن، فصد، فصد کردن، خون گرفتن از رگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از در زدن
تصویر در زدن
کوفتن کوبه در دق الباب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پذیرفته نشدن، گذشتن عبور کردن گذشتن، پذیرفته نشدن، مردود شدن رفوزه شدن (در امتحان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رگ زدن
تصویر رگ زدن
خون گرفتن، رگ گشادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رگ زدن
تصویر رگ زدن
((~. زَ دَ))
خون گرفتن از رگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
گذشتن، عبور کردن، پذیرفته نشدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
الرّفض
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
Row
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
aligner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
выстраивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
לסדר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
صف لگانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
সারিবদ্ধ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
จัดเรียง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
kupanga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
sıralamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
정렬하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
整列する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
पंक्ति लगाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
menyusun
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
ausrichten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
ordenen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
alinear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
allineare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
alinhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
排列
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
вишиковувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رد شدن
تصویر رد شدن
ustawiać
دیکشنری فارسی به لهستانی